جدول جو
جدول جو

معنی درهم برهم - جستجوی لغت در جدول جو

درهم برهم
درهم و برهم، درهم ریخته، آشفته، شوریده، مشوش، نامنظم
تصویری از درهم برهم
تصویر درهم برهم
فرهنگ فارسی عمید
درهم برهم(دَ هََ بَ هََ)
درهم و برهم. پریشان و بی نظام. (آنندراج). در هرج و مرج افتاده و پریشان شده. (ناظم الاطباء). آشفته. مشوش. شلوغ پلوغ. ریخته پاشیده. (یادداشت مرحوم دهخدا) ، ویران و خراب. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
درهم برهم
آشفته، پریشان، درهم ریخته، مغشوش
متضاد: مرتب، منظم
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ هََ دَ هََ)
پریشان. آشفته. زیروزبر. (آنندراج). مضطرب. مشوش. زیر و بالا. سرنگون. (ناظم الاطباء). درهم برهم
لغت نامه دهخدا
(دَ هََ مُ بَ هََ)
درهم برهم. شوریده. آشفته. قاطی پاطی. شلوغ پلوغ. (یادداشت مرحوم دهخدا).
- خوابهای درهم و برهم، اضغاث احلام. خوابهای پریشان. (یادداشت مرحوم دهخدا).
، پیچیده. بغرنج
لغت نامه دهخدا
تصویری از برهم درهم
تصویر برهم درهم
آشفته، زیر وزبر، مضطرب، مشوش، سرنگون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درهم و برهم
تصویر درهم و برهم
شوریده، قاطی پاطی
فرهنگ لغت هوشیار
سخت درتکاپو بودن، درهم و برهم، کلافه و سردرگم آشفته –
فرهنگ گویش مازندرانی